شروع.....
سلام نفسه مامان...امروز دقیقا ٨٧ روزه شدی و مامانی از وقتی حامله بود همش میخاست برات وبلاگ بسازه و خاطرات هر لحظه باتوبودن و عشقه اینکه تو تو دله مامانی هستی و توش بیاره ولی نمیشد... هم بخاطر اینکه درگیر پایان نامم بودم هم زیاد حوصله ی نت و نداشتم....هم اینکه همش منتظر تموم شدنه خونه جدید بودیم که کی تموم بشه و بیایم توش راحت شرو کنم برات بنویسم که ٢ ماه شد ...
نویسنده :
مامان سیما
15:18